همه چیز درباره ی خودم

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من!!!!

همه چیز درباره ی خودم

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من!!!!

امتحانات و انتخابات

این روزها بازار بحث های سیاسی گرمه گرمه! همه ی مردم شدن تحلیل گر سیاسی! منم یکی از اونا البته همسو با میرحسین موسوی صبح پوستر تبلیغاتیش رو چسبوندم به کلاسرم و رفتم دانشگاه ! واسه اولین امتحان پایان ترم! باید بگم که این امتحان بدترین امتحان عمرم بود! به قول خودم با سر افتادم این امتحان رو البته عوامل زیادی توی خراب کردن این امتحان موثر بودن ! اولین و مهمترینش تنبلی بود! دومیش همون حس پوچی و کم شدن تمرکز که بعد از فوت مامان خیلی بیشتر شده و سومیشم خوندن ۱درس کاملا محاسباتی و فورمولی در یک شب و در آخرم کم دل و جرات بودن اینجانب در زمینه ی تقلب و البته امروز جسارت کردم ۱مقدار! صندلی سمت راستم خالی بود سمت چپم هم ۱ آقا پسر نشسته بود! اصلا نیگاش نکردم آخرای جلسه که دیدم خیلی خرابه وضعم و مراقب جلسه هم آدم بدی نیس رو چک نویسم نوشتم " یکی از سوالا رو برام بنویس هیچی ننوشتم plzz" و دادم به بقل دستیم اونم چند دقیقه معطل کرد و بعدش برگه رو داد خوشحال ازش گرفتم دیدم هیچی ننوشته برام کلی تو دلم بهش فحش دادم! خیلی بدجنسی کرد خلاصه امتحانات این ترمم شروع بدی داشت! امید وارم جوجه رو آخر پاییز بشمارن

عشق

عشق را ای کاش زبان سخن بود !